بسم الله الرحمن الرحیم-تحلیلی انتقادی بر مقاله خانم بیگم بوراک-بنام"کمد لباس های اتاتورکیسیم وکمال اسلامیسیم در باره دمکراسی- ییک شبهات غیرمعمول (بی معنا) من از خانم بیگم بوراک خیلی تعجب میکنم با تحلیل جالب ومنطقی که دارند هنوز سوراخ دعا را کشف نکردند مقدمتا به ایشان عرض میکنم نه غرب ونه شرق ونه عثمانی ونه رهبران مذهبی وغیره مذهبی ترکیه مقام پیامبری وامامت ندارند واز این حوزه بیاد خارج شد ودین راستین راباید پیدا کرد وچناچه پیدا نشود همان توضیحات ایشان تا قیامت رخ خواهد داد بودن شک-نکته اول که ایشان بخبی تحلیل کرده اند کلمه الیت یعنی نخبه – این اصطلاح را غربی برای اولین بار برای رهبران سیاسی وحزبی خود بکار بردند ودر ترکیه در اواخر عثمانی کلمه الیت وارد حوزه سیاسی شد- وحکومت هرنوع پشت ک واروی که میزدند جامعه فکر میکردبه سمت روشنائی در حال حرکت است که بسیاری از انها ناگهان رخمیداد درحوزه سیاسی –اقتصادی- اجتماعی – فرهنگی – حتی مذهبی ودارند از تاریکی دور میشوند تا انکه توده مردم از روش عثمانی راقبول نداشتند وهدایت انهارا نمیپذیرفتند بجز اندکی از مردمان زیر ا مردم شاهد حکومت طغیان وترور بودند- درنتجه بیزاری مردم بوجود امد واصلاحات اجتماعی توجه دمردم را جلب کرد که مورد انتظار الیت بود که امروزه ایشان درمقاله خود بنام کمد لباس های اتاتورکیسیم بیان کرده است ومنظور این است که فرد درهر موقعیت خاص نظر های مختلفی چه لباسی بپوشد مطرح است که بعضی مواقع نظر الیت با مردم مختلف است- ومتاسفانه بایدگفت که مذهب در ترکیه همچنان که ایشان بیان میکند نتوانسته است با الیت ومردم فاصله خودر ا کم کند وشاید بسیار مواقع نظری یقینی نداشته است وسیاست مدران مذهبی همیشه منتظر اعلام هشدار ودرترس بودند تنها جناب مهند س مرحوم اربکان تا حدودی یک خط سیاست مذهبی را ترسیم کرد که تا حدی جامعه به ان علاقمند شد ولی مسئله این جا است علاقمندی مردم با علاقمندی خداوندمنان بایدیکی شود واین امر میبایست ازمتون ناب وحی بدست اید امری در ترکیه رخ نداده است جه بسیار اصلاحات توسط الیت شده است مردم قبول نکردند وبر عکس ومیبایست در امر مذهبی کوشش فوق العاده کرد تا مردم هم پس از مطالعات انرا بادل وجان بپذیرنند – ایشان بدرستی بیان کردند که افکار مردم همه ان در مجلس نماینده ندارد چه موافق وچه مخالف ونظریات گوناگون است وبخوبی هم بیان کردند سیاست مداران امروزه به شعار توخالی ودلچسب روی میاورنند وباتغیرات خود یک ساختمان فکری منسجمی را بوجود نمیاورنند به اصطلاح به نرخ روز نان میخورنند تنوع دراصول نشان ضعف اندیشه مذهبی است وهمانطور که ایشان بیان کرده است حتی سیاست مداران مذهبی از شعار مذهبی هم فاصله میگرینند؟؟!! زمانی که اصل بدیهی دمکراسی بهتر بگویم اختیار داشتن احزاب نتوانند در توصیف وبیان ان به وحدت برسند بخوبی روشن است که این بنا تا ثریا میرودکج- ومسئله همان انتخاب لباس ونوع لباس برای مجلس خاص میشو- ایشان به این نکته ظریف توجه نکرده است که زمانی یک اندیشه بدرستی جا نیافتد تبدیل به یک فرهنگ غلط میشود که درطول تاریخ احزاب واندیشه هاراتحت تاثیر قرار میدهد ویک کلاف سردرگم بوجود میاورد که ایشان این نتجه را بخوبی اشکار کرده اند ئباید گفت ازادی از نوع اتاتورکیسم وقس علی هذا درنتجه همانطور که ایشان بیان کرده است اصول فلسفی تبدیل به اصول ابزاری میشود- سرانجام اصطلاحاتی مانند دمکراسی پیشرفته انهم باز همان دمکراسی کلاسیک تبدیل خواهد شد همان طور که ایشان فرموده است نیامده پایان میپذیرد-ادامه دارد